نامادری کت ماری، یک بمب سینه دار، با یک برخورد داغ به خانه من خوش آمد می گوید. او مشتاق یک سواری وحشی است، منحنی های لذیذ و گنجینه پشمالویش را به نمایش می گذارد. یک ساک زدن پرشور از دید اول شخص به یک کوبیدن شدید منجر می شود، که فانتزی نهایی من را برآورده می کند.